اذان و اقامه بايد منظم باشد و نبايد با آمدن امام اذان يا اقامه بگويند اگر امام مسجد نيامد، ديگري امامت كند. يعني حتي گفتن اذان و اقامه به دليل تأخير امام مسجد، نبايد به تأخير بيفتد.
به تازگي بين دو نماز اذان ميگويند، كه باعث معطل شدن مردم و توهين به اذان ميشود و هيچ دليل محكمي ندارد چرا كه بين دو نماز مردم متفرق نمي شوند اگر متفرق مي شدند اذان مناسب بود.
شهادت به رسالت پيامبر (ص)، شنيدنش صلوات دارد، اما مؤذن لازم نيست خودش صلوات بفرستد اينكه دليل محكم داشته باشيم و لازم نيست امام مسجد براي مقاصد مختلف از مردم صلوات هاي متعدد بگيرد.
بعضي مؤذنين محترم اذان را قرائت و بعضي با حالت مناجات مي خوانند و بعضي ديگر بقدري بين اذان فاصله يا صدا را مي كشند كه به اندازه چند نماز طول مي كشد و حال آنكه وقتي اول وقت گذشته يا حادثهاي پيش آمده است ميتوان عبارتهاي اقامه را، جز تكبير و قد قامت الصلاه تكرار نشود و يك مرتبه خوانده شود چنانچه اهل سنت هميشه خلاصه مي خوانند كه درست نيست.
اگر اذان (بدون بلندگو، آنهم بدون مستحبات قبل، بعد و وسط اذان) پخش شود، كسي حق اعتراض ندارد، و كسي هم شكايت نميكند. مردم بايد از همسايگي مسجد بهرهمند شوند: «فضل الدار القريبة علي الدار الشاسعة كفضل الاخرة علي الدنيا». البته مشكل، وجود بلندگو با صداي بلند است، آن هم با مقدمات و مؤخرات و مقارنات اذان، در حالي كه اسلام عزيز و مراجع بزرگوار اجازهي پخش آن را در صورت آزار همسايگان ندادهاند.
نبودن دو اذان در احاديث و موهن بودن اذانهاي تكراري و كافي نبودن اذان راديو، ايجاب ميكند که يك اذان زنده بيشتر پخش نشود، حتي داخل مسجد.
اگر در جايي مسجد هست، از غير مسجد اذان پخش ن شود، تا معنا و قداست مسجد و اذان و نيز محتواي اذان که حي علي الصلوة است مخدوش نشود. به ويژه اگر در يک جايي اذان بگويند و در جاي ديگري جماعت بخوانند.
سكوت هنگام اذان و زمزمه كردن (نه همخواني) آن، مستحب است. وقتي كسي شروع به اذان گفتن كرد، تا جايي كه صداي اذان ميرود ديگران حق ندارند اذان بگويند؛ چرا كه موجب در هم شدن صداها و نامفهومي (همهمه و هتك حرمت اذان) ميشود. مگر اينكه در يک مسجد دو جماعت با فاصله باشد.
پس از نماز جماعت در مسجد، اذان و اقامه براي كسي كه ميخواهد همان نماز را بخواند (اگرچه با جماعت)، ساقط ولي اگر در غير مسجد باشد اذان و اقامه ساقط نميشود.
خوب است امام مسجد پس از اذان، به مناسبت ايام و حوادث يك دعا كند و مردم آمين بگويند و بهتر است در قنوت تنها براي خود دعا نكند: ملعون من اختص نفسه بالدعا.
اعلام اوقات نماز در تابلوي اعلانات
خوب است ساعت و دقيقه اقامه نماز، كنار محراب تابلو شود، تا مردم آگاه شوند و نظم امام مسجد هم شناخته شود.
لازم نيست امام مسجد خود اقامه بگويد. به جاي اذانهاي تكراري، بعد از حلول وقت، يك نفر حتي از كودكان نيز ميتواند اقامه بگويد. اضافه كردن بعضي كلمات به اذان و يا اقامه شبههناك است؛ ، زيرا اذان و اقامه بايد طبق ضوابط شرعي باشد.
طولاني شدن نماز جماعت، ابهت و توفيق مسجد و جماعت را كم ميكند ، نظر برخي مراجع بزرگوار آن است كه: ترك مستحبات در نماز جماعت مستحب است.
خوب است امام جماعت مسجد، بين تكبيرة الاحرام و بسم الله كمي سكوت كند تا مردم عظمت و فضيلت بسم الله را درك كنند، فرق اتصال قبل از بسم الله و بعداز آن مثل فرق بين حج و عمره است. و شايد اين يكي از دلايل بلند گفتن بسم الله در نماز ظهر و عصر باشد.
1 – حي علي الصلوه
2 – لا بأس ان يصلي الرجل لنفسه بلا اذان و لا اقامه. (مستدرك 4/25-ح4088)
3 – عصر و عشا اذان ندارد. خمس صلوه في ثلاث اوقات. (مستدرك 4/4087)
من اذن في سبيل الله و لو صلواه واحده … من عليه بالعمه. (مستدرك 4/18)
من اذن في سبيل الله و لو صلواه واحده و جمع بينه و بين الشهداء. (مستدرك 4/18)
من اذن في سبيل الله و لو صلواه واحده فخير المؤذنون في امتي مع النبيين و الصديقين والشهداء.
چون اذان احياي پيامبران و صديقين شده است.
چون شهادت به رسالات مي دهد.
هركس با اذان او نماز بخواند سهيم است.
ولد من كل من يصلي بصوته حسنه . (مستدرك 4/24 – ح4083)
اذان حد مسجد است. من سمع النداء
از مصاديق زنده عمران مسجد اذان و مؤذن است.
شيطان به اندازه صداي اذان دور مي شود.
عن النبي (ص): علي رؤوسهم تاج الكرامه. (مستدرك 4/22-4079)
مؤذن در روز قيامت از همه نوراني تر محشور مي شود . اي لاستشراقهم. (مستدرك 4/19)
فيؤتي بالمؤذنين فيعلمون علي نجب من نور. (مستدرك 4/22-4079)
پيامبر (ص) دعا كرده : اللهم اغفر للمؤذنين . (مستدرك 4/22-4080)
يحشر المؤذنون يوم القيامه اطول اناس اعناقا.
مؤذن در روز قيامت از همه يك سر و گردن بلندتر محشور مي شود. (مستدرك 4/19)
مؤذن بدون حساب وارد بهشت مي شود: ثلاثه لا يبالون … و مؤذن اذن. (مستدرك 4/21)
من اذن … كتب الله له برائه من النار. و ان لحوما منه علي النار و هي لحوم المؤذن. (مستدرك 4/22)
من اذن … اشفع لمن سئت . (مستدرك 4/21)
مؤذن در روز قيامت شفاعت مي كند.
و اذا مات ما تعرفته هو ام الارض في قبره . (مستدرك 4/22)
عذاب قبر ندارد: عن النبي (ص) : و لا يعذب في القبر من اذن … (مستدرك 4/21)
زمين و زمان برايش شهادت مي دهند: قال النبي (ص) : و شهيد بذلك كل رتب او يابس بلغه صوته. (مستدرك 4/22)
عن النبي (ص) : لو يعلم الناس ما في الاذان الي ان يستمعوا عليه لفعلوا. (مستدرك 4/20)
امام الگوي مسجد است اما مؤذن الگوي محل است تا آنجا كه صدا مي رود.
مؤذن به اندازه صدايش امام است و همه مردم را به خدا دعوت مي كند ، اما امام فقط مردم داخل مسجد را به خدا دعوت مي كند.
اذان اعلان وقت ملاقات با رب الارباب است .
مؤذن گرچه رتبه اش از امام كمتر است ولي احترامش بيتشر است: عن النبي (ص) : الائمه ضمناء و المؤذنون امناء. (مستدرك ص23)
صداي مؤذن حد مسجد است تا جايي كه صداي مؤذن برسد همسايه مسجد محسوب مي شود. من سمع الندا
اذان و مسجد
حذف اذان و اقامه براي كسي كه بعد از جماعت ملحق شده انحصار در مسجد دارد.
اذان فقط در مسجد: من تولي اذان مسجد من مساجد الله (بحار، ج8، ص193؛ ج76، ص369؛ ج 84، ص123)
مساجدهم معموره بالاذان (ج52، ص262)
وقت اذان لازم نيست مؤذن روبه قبله باشد.
وقت اذان از جلوي مسجد رد نشويد.
تا اذان تمام نشده نماز جماعت شروع نشود.
حيها در اذان بمعناي بشتابيد است و كسي كه در غير مسجد نماز بخواند ولو به جماعت حي معني ندارد.
اذان وقت در غير مسجد پيدا نكرديم.
حد مسجد اذان است (من سمع النداء)
بحثي كه مؤذن و امام يكي است در كتب فقهي.
از مجموع اينها بدست ميآيد كه اذان از مسجد مطلوب و در غير آن زيبايي چنداني ندارد.
و له من كل من يصلي معه سهم (مستدرك 4/24 -4083)
من اذن وامام خلفه صفان من الملائكه (مستدرك 4/24 – 4085)
عن النبي (ص): الائمه ضمناء و المؤذنون امناء (مستدرك 4/24 – 23)
قال رسول الله(ص) : المؤذنون اطول الناس اعناقا يوم القيامه (عيون الاخبار ح 6837)(وسايل 5/376)
رسول الله(ص):
فانه يحشروا المؤذنون من امتي مع النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين(وسايل 5/377)
قال و روي : ان الملائكه اذا سمعت الاذان من اهل الارض قالت هذه اصوات امته محمد(ص)بتوحيد اللهتعالي فيستغفرون الله لامه محمدحتي يفرغوا من تلك الصلاه (وسايل 5/376)
عن علي(ع) قال: المؤذن والامام ضامن(وسايل 5/378)
عن باقر(ع) : المؤذن له من كل من يصلي بصوته حسنه . (وسايل 5/378)
شكا رجل الي ابي عبدالله عن ، فقال اذن كلما سمعت الاذان كما يؤذن المؤذنون. (بحار 73/316 باب 60)